نازم به خورشیدی که در شام غریبان
بر نیزه ها قرآن به لب با ماه می رفت
حتی سر بی پیکر غرقاب خونش…
یک نیزه بالاتر ز دشمن راه می رفت
زیبا بود
زیبا بود